قرار دکتر افشين يداللهي با مرگ در شهرستان ساوجبلاغ

يک روز در چنين لحظه‌اي خواهم مرد...

دکتر افشين يداللهي (زاده 21 دي 1347 در اصفهان - درگذشته 25 اسفند 1395 در ساوجبلاغ) ترانه ‌سرا و پزشک متخصص اعصاب و روان بود. او بر اثر تصادف و در حالي که از هشتگرد به تهران باز مي‌گشت از دنيا رفت. شاعر و ترانه‌سراي کشورمان دو روز پيش از مرگ با اشاره به مرگ مرحوم علي معلم در اينستاگرامش نوشته بود: «هر سال/ يک بار/ از لحظه‌ي مرگم/ بي‌تفاوت گذشته‌ام/ بي آنکه/ بفهمم يک روز/ در چنين لحظه‌اي/ خواهم مرد ...»

رضا گودرزي رييس پليس راه استان البرز در اين باره گفت: «پس از وقوع تصادف فوق که حدود ساعت چهار بامداد چهارشنبه 25 اسفند رخ داد، ماموران پليس اقدام به بررسي علت حادثه کردند.» وي افزود: «با بررسي‌هاي صورت گرفته مشخص گرديد که خودروي سورنتو در محدوده شهرستان ساوجبلاغ، از فرعي وارد آزادراه کرج - قزوين شده و به صورت ناگهاني در لاين وسط اتوبان توقف مي‌کند.» اين فرمانده ارشد انتظامي تصريح کرد: «هنوز علت توقف ناگهاني معلوم نيست، اما اين خودرو داراي سه سرنشين که دو نفر و يک نفر زن بوده و يکي از سرنشينان مرد که متاسفانه مرحوم افشين يداللهي شاعر جوان کشورمان است، در دم جان مي‌سپارد.» گودرزي گفت: «براي يافتن علت اين توقف نياز است که با ديگر سرنشينان گفت‌وگويي انجام شود که اين اقدام به فرصت مناسب و پس از بهبود آنها موکول شده است.» وي در بخش ديگري از سخنان خود بيان داشت: «البته اين توقف به معني بي‌‌تقصير بودن راننده تريلر نيست و بر اساس نظر کارشناسان پليس راه، راننده سورنتو 50 درصد و راننده تريلر نيز 50 درصد در اين حادثه مقصر بودند.»

آرش يداللهي برادر مرحوم افشين يداللهي گفت: «اين اتفاق تنها يک تصادف بوده و هيچ موضوع ديگري مطرح نيست. از همه دوستداران دکتر يداللهي خواهش مي‌کنم به مطالبي که در فضاي مجازي مطرح مي‌شود به هيچ وجه توجهي نکنند.» آرش يداللهي ضمن تشريح حادثه تصادف اين هنرمند گفت: «ساعت 5 براي نماز آماده بودم که تلفن زنگ خورد و متوجه شدم که برادرم تصادف کرده است. حوالي ساعت 3 صبح افشين به همراه همسر و برادر همسرش در حال بازگشت از هشتگرد به تهران بودند که مشخص نيست مي‌خواستند راننده را تعويض کنند و يا به هر دليلي در کنار اتوبان ايست داشتند که تريلي حامل شکلات که از تبريز به مقصد مشهد در حرکت بود از پشت به شدت با ماشين آنها برخورد مي‌کند.» وي افزود: «شدت تصادف به حدي بوده که برادرم در جا ضربه مغزي مي‌‌شود و همسر و برادر همسرشان به بيمارستان ياس منتقل مي‌شوند. با اينکه از صبح تا به حال جراحي‌هاي روي آنها صورت گرفته اما متأسفانه تا اين لحظه در کما هستند.» يداللهي ادامه داد: «از طرفي راننده تريلي نيز به همراه همسر و خواهر همسرش براي زيارت به مشهد مي‌رفتند که در حين تصادف به بيرون از ماشين پرتاب مي‌شوند که هنوز وضعيت جسماني آنان نيز مشخص نيست. اين اتفاق تنها يک تصادف بوده و هيچ موضوع ديگري مطرح نيست. من از همه دوستداران دکتر يداللهي، هنردوستان و شعر دوستان خواهش مي‌کنم که به مطالبي که در فضاي مجازي مطرح مي‌شود به هيچ وجه توجهي نکنند چرا که همه اين موارد از پايه غلط است و اين اتفاق تنها يک تصادف مشخص بوده است.»

وي بيان کرد: «موبايل‌هاي افشين و همسرش که هر دو له شده بودند نيز در ماشين پيدا شده و تنها مي‌توانم بگويم که افشين به ديدار جدش حسين بن علي رفته است و از مردم انتظار دارم که اگر احترامي براي دکتر يداللهي قائل هستند شرايطي ايجاد کنند تا مراسم تشييع در شأن ايشان برگزار شود.» يداللهي در پايان گفت: «بار ديگر تأکيد مي‌کنم که افشين با هيچ‌کس مشکلي نداشت و هيچ قتل يا موضوع ديگري در کار نبوده است. از مردم هم مي‌خواهم که براي شفاي همسر و برادر همسر افشين يداللهي و همچنين خانواده راننده تريلي دعا کنند.»

دکتر افشين يداللهي فعاليت‌هاي حرفه‌اي ترانه‌سرايي خود را در سال 1376در سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران آغاز کرد. نخستين ترانه‌هاي وي با آهنگسازي فؤاد حجازي و شادمهر عقيلي و با خوانندگي خشايار اعتمادي اجرا مي‌شد. شادروان يداللهي براي تيتراژ بسياري از سريال‌هاي تلويزيوني، ترانه‌هايي سرود. سريال‌هايي چون شب آفتابي، مسافري از هند، فقط به خاطر تو، کمکم کن، سريال غريبانه، شب دهم، خط شکن، ميوه ممنوعه، مدار صفر درجه، تبريز در مه و معماي شاه. يداللهي چندين سال بود که اداره انجمني به نام خانه ترانه را برعهده داشت. خانه ترانه در سال 1380با همکاري ترانه‌سراياني از قبيل عباس سجادي، سعيد امير اصلاني، بابک صحرايي، يغما گلرويي، افشين سياهپوش، نيلوفر لاري‌پور، محمدرضا حبيبي و افشين يداللهي راه‌اندازي شد. اين جلسات به خواندن ترانه، نقد ترانه و جلسات کارگاهي اختصاص مي‌يافت. جلسات خانه ترانه سپس به فرهنگسراي قانون و پس از آن به فرهنگسراي شفق و فرهنگسراي ارسباران انتقال يافت.

در طي سال‌هاي گذشته به‌تدريج ترانه‌سراهاي مؤسس خانه ترانه به دلايل مختلفي از آن جدا شدند و افشين يداللهي تنها فرد باقي‌مانده از هيئت مؤسس اين انجمن بود که بعد از اين اتفاق همچنان اداره خانه ترانه را بر عهده داشت. جلسات خانه ترانه در فرهنگسراي شفق از کم اثرترين جلسات اجرايي بود. مکان اجرايي خانه ترانه در گذر زمان دستخوش تغييراتي بوده است. از ترانه‌سرايان قديمي در خانه ترانه مي‌توان به اسامي: اکبر احمدي، نادر بختياري، مونا برزويي، ساناز صفايي، عليرضا سليماني، روزبه بماني، سيامک رجاور، فروه مخصوص، بامداد بامداد، کوروش سميعي، سعيد کريمي، صابر قديمي، ميثاق جوهري، وحيد عرباني، مهسا سماواتي، الميرا آقازاده، نيما کوکلاني، ميثم يوسفي و بسياري ديگر از اعضاي قديمي انجمن اشاره کرد. از دکتر افشين يداللهي پنج مجموعه شعر به نام‌هاي «روزشمار يک عشق»، «امشب کنار غزل‌هاي من بخواب»، «جنون منطقي»، «حرف‌هايي که بايد مي‌گفتم و… تو بايد مي‌شنيدي» و «مشتري ميکده‌اي بسته» به جا مانده است.